در یک عصر زیبا و آرام، نسیمی خنک در حیاط خانهای قدیمی میوزید. در حیاط کوچک و باصفای خانه،
درختان زیادی وجود داشتند؛ درخت سیب، درخت آلبالو، درخت انجیر و در میان همهی آنها، درخت زردآلو
با شاخههای نازک و برگهای سبز و روشن خودنمایی میکرد. این همان درختی بود که قصهی امشب ما از آن آغاز میشود.
قصهای شیرین از برنامهی محبوب قصه شبانه مریم نشیبا، از سایت بیا تو موزیک (بیا2موزیک)صدایی که سالهاست با مهربانی
در گوش کودکان ایرانی میپیچد و آنها را به دنیای خیال و مهربانی میبرد.
قصه شبانه مریم نشیبا درخت زردآلو
در این قصه، مریم کوچولو، دختری مهربان و بااحساس است. او عاشق طبیعت و درختان حیاطش بود. هر روز صبح وقتی از خواب بیدار میشد، به حیاط میرفت و به گلها و درختها سلام میکرد. اما در میان همهی درختان، بیشتر به درخت آلبالو توجه داشت. او هر روز برایش آب میآورد، برگهایش را نوازش میکرد و حتی با آن حرف میزد. در حالی که درخت زردآلو ساکت و تنها در گوشهی حیاط ایستاده بود و با برگهای زرد و پژمرده به زمین نگاه میکرد.
روزها گذشت و هوا گرمتر شد. درخت آلبالو پر از شکوفه و میوه شد، اما درخت زردآلو تشنه ماند. یک روز صبح، وقتی مریم از خواب بیدار شد و به حیاط رفت، با صحنهی عجیبی روبهرو شد. درخت زردآلو دیگر مثل قبل نبود؛ شاخههایش خم شده بود و برگهایش بیحال و زرد شده بودند. مریم با نگرانی جلو رفت و گفت:
«درخت زردآلو، چی شده؟ چرا اینقدر ناراحتی؟»
درخت زردآلو آهی کشید و گفت:
«من تشنهام، مریم جان. تو هر روز به همه آب میدهی جز من… من هم مثل بقیه زندهام و به محبت تو نیاز دارم.»
مریم کوچولو از شنیدن این حرف بغض کرد. او فهمید که محبت نباید تنها به یک چیز یا یک نفر محدود شود. مهربانی یعنی تقسیم عشق میان همهی موجودات. سریع سطل آبی برداشت و پای درخت زردآلو ریخت. قطرات آب بر خاک خشک حیاط چکید و بوی دلانگیز زندگی فضا را پر کرد. از آن روز به بعد، مریم تصمیم گرفت همهی درختان حیاطش را بهطور مساوی آب دهد.
کمکم، شاخههای درخت زردآلو سبز شدند و شکوفههای طلاییاش در آفتاب برق زدند. درخت زردآلو از شادی لبریز شد و گفت:
«ممنونم مریم کوچولو! حالا حس میکنم دوستم داری.»
مریم لبخند زد و گفت:
«من همهی درختان حیاطم را دوست دارم، چون شما نفس میکشید و به من زندگی میدهید.»
از آن روز به بعد، هر صبح صدای خندهی مریم و خشخش برگهای درختان در حیاط شنیده میشد. درخت زردآلو دوباره زنده شد و میوههای طلایی و خوشبو داد.
پیام قصه شبانه درخت زردآلو 🌼
قصهی زیبا و آموزندهی «درخت زردآلو» از مریم نشیبا، پیامی عمیق و انسانی دارد. این داستان به کودکان میآموزد که محبت نباید انتخابی باشد. همهی موجودات زنده، از انسان گرفته تا درخت و گل، نیاز به توجه، مراقبت و مهربانی دارند. همانطور که درخت زردآلو با کمی محبت جان تازه گرفت، انسانها هم با عشق و توجه زنده میمانند.
این قصه به زبان ساده نشان میدهد که مسئولیتپذیری در برابر طبیعت چقدر مهم است. مریم کوچولو نماد کودکی است که در مسیر رشد یاد میگیرد مسئولیت محبتهایش را بر عهده بگیرد. او متوجه میشود که مهربانی، تنها گفتن کلمههای قشنگ نیست، بلکه عملی است که به زندگی معنا میبخشد.
قصه شبانه مریم نشیبا درخت زردآلو
قصه مریم نشیبا و نقش آن در خاطرات کودکان ایران 🌙
مریم نشیبا یکی از مشهورترین گویندگان رادیو و تلویزیون ایران است که با صدای آرام، مهربان و مادرانهی خود، دههها قصه شبانه برای کودکان ایرانی تعریف کرده است. برنامهی «قصه شب» یکی از قدیمیترین و ماندگارترین برنامههای رادیویی بود که صدای او را به بخشی از خاطرات نسلهای مختلف تبدیل کرد.
قصهی «درخت زردآلو» هم یکی از همین داستانهای دلانگیز است که با زبان ساده، دنیایی از مفاهیم اخلاقی را منتقل میکند. در این قصه، طبیعت، عشق و مهربانی در کنار هم قرار گرفتهاند و تصویری آرام و شاعرانه از زندگی به ما نشان میدهند.
چرا قصه درخت زردآلو از مریم نشیبا محبوب است؟ 🌿
-
زبان ساده و دلنشین:
این داستان به زبانی روایت میشود که برای کودکان قابل درک است و همزمان برای بزرگترها هم پیامی اخلاقی دارد. -
آموزش مهربانی با طبیعت:
کودکان از این قصه یاد میگیرند که هر درخت و هر گیاه، مثل یک دوست زنده است که باید مراقبش باشند. -
یادآور دوران کودکی و آرامش شبهای قدیم:
شنیدن صدای مریم نشیبا برای بسیاری از والدین، یادآور روزهایی است که در کودکی پای رادیو مینشستند و قصه گوش میدادند. -
مناسب برای برنامههای کودک و مدارس:
معلمان میتوانند از این قصه در کلاس برای آموزش اخلاق و محیطزیست استفاده کنند.
نتیجهگیری 🌺
قصه شبانه درخت زردآلو از مریم نشیبا، یکی از آن داستانهایی است که نه تنها کودک را سرگرم میکند، بلکه در ذهن او بذر مهربانی، محبت و مسئولیت نسبت به طبیعت را میکارد.
این داستان یادآور این است که حتی کوچکترین موجودات نیز به عشق نیاز دارند و وقتی محبت در میان باشد، زندگی زیباتر و پرثمرتر میشود.
اگر شما هم به دنبال قصهای شیرین، آموزنده و آرامشبخش برای شبهای کودکانه هستید، قصهی درخت زردآلو انتخابی عالی است. صدای گرم و آرام مریم نشیبا، در کنار داستانی ساده و پرمفهوم، باعث میشود کودکان با لبخند بخوابند و با رؤیای مهربانی از خواب بیدار شوند.



