سلام به همه دوستان کوچولو! 🌸
امشب میخواهیم با هم یک قصهی شاد و خندهدار بخوانیم. قصهای که در آن یک گل زرد کوچک و یک کفشدوزک قرمز با خنده و شادی،
دل همه را گرم میکنند. این قصه از مجموعهی «قصههای شب بخیر کوچولو» و به روایت مریم نشیبی است.
قصههای شب بخیر همیشه پر از رنگ، شادی و صحنههای دوستداشتنی هستند. پس آماده باشید تا با ما بخندید و یاد بگیرید چطور دوستی میتواند غم را از دل پاک کند!
قصه شبانه گل باید خندون باشه
وزی روزگاری در باغی رنگارنگ
ملاقات کفشدوزک و گل زرد
یک روز یک کفشدوزک قرمز شاد و بانمک تصمیم گرفت برود و کنار گلها بنشیند. او با بالهای کوچک و پر از انرژیاش در باغ پرواز میکرد و سرود شادی میخواند: «زی زی زی! زندگی زیباست!» 🐞
اما وقتی به گل زرد رسید، دید گلبرگهایش جمع شده و کاملاً غمگین است. کفشدوزک با چشمهای گرد و کنجکاوش پرسید:
«سلام! چرا گلبرگهایت را جمع کردی؟ چرا غمگینی؟»
گل زرد آهی کشید و جواب داد: «امروز هیچکس به من نگاه نمیکند و دلم گرفته است…»
کفشدوزک خندهدار دست به کار میشود
کفشدوزک با صدای شیطنتآمیزش گفت:
«نگران نباش! من هستم و با هم میتوانیم شادی را پیدا کنیم!»
بعد یک رقص کوچک انجام داد و روی گل زرد نشست. گل زرد ابتدا کمی جا خورد، اما وقتی کفشدوزک شروع کرد به داستانهای خندهدارش، لبخند کوچکی روی لبهایش نشست.
کفشدوزک شروع کرد به تعریف از ماجراهایش با مورچهها، پروانهها و حتی یک کرم خاکی که خیلی عجیب آواز میخواند! هر جملهای که میگفت باعث خندهی گل زرد میشد.
دوستی که گل را شاد میکند
گل زرد و راز خنده
گل زرد کمکم فهمید که غمگینی فقط وقتی طولانی میشود که تنها باشی. وقتی دوست واقعی کنارت باشد، حتی کوچکترین لبخند هم میتواند بزرگترین شادی را بیاورد.
کفشدوزک گفت: «همهی ما گاهی غمگین میشویم، اما با خنده و دوستی میتوانیم آن را دور کنیم!»
گل زرد که حالا گلبرگهایش را کمی باز کرده بود، پرسید:
«میتوانیم هر روز با هم بازی کنیم و بخندیم؟»
کفشدوزک جواب داد: «حتماً! هر روز یک داستان جدید، یک خندهی تازه!»
بازیها و شادیهای باغ
بعد از آن روز، گل زرد و کفشدوزک هر روز در باغ بازی میکردند. گاهی با باد مسابقه میدادند، گاهی پروانهها را دنبال میکردند و گاهی با مورچهها مسابقهی خنده برگزار میکردند. 🌼🐞
حتی دیگر گلهای باغ هم به آنها پیوستند و همه با هم جشن شادی برپا کردند. گل زرد فهمید که وقتی شادی را با دیگران تقسیم میکنی، آن شادی چند برابر میشود.
قصه شبانه گل باید خندون باشه
پیام قصه برای کوچولوها
یاد گرفتن دوستی و مهربانی
این قصهی کوتاه و خندهدار به ما میآموزد که دوستی واقعی میتواند غم را از دل پاک کند. وقتی با دیگران مهربان باشیم و با لبخند و شادی اطرافیانمان را شاد کنیم، خودمان هم شاد خواهیم بود.
خنده، بهترین دارو برای دلهای کوچک
همهی ما گاهی روزهای غمگین داریم، حتی گلها و کفشدوزکها! اما اگر کمی بخندیم و دوستانمان را پیدا کنیم، غمها کوچک و شادیها بزرگ میشوند.
نتیجهگیری و شب بخیر
پس دوستان کوچولو، هر وقت دلتان گرفت یا حس کردید غم دارید، به یاد گل زرد و کفشدوزک خندان بیفتید. 🌸🐞
با یک خندهی ساده و دوستی واقعی، دنیا پر از شادی میشود.
خوابهای شیرین ببینید و فراموش نکنید: همیشه یک کفشدوزک یا یک دوست شاد در کنار شما هست!